مرغ قفسزاد من، بیقفس آزاد نیست!
غمخورک من اگر، غم نخورد، شاد نیست!
دلو مرا بند چرخ، باز برآرد ز چاه،
به که از این طرفهبند گردنم آزاد نیست.
گرد جهان میچمد، بند به پای آفتاب،
هیچش از این بستگی، ناله و فریاد نیست.
دانهی خورشید زاد این همه دام شعاع،
خلوت دل خالی از صحبت اضداد نیست.
قهقهه را غنچه زد، سینهی گل چاک شد،
در دم باد بهار، نکهتی از داد نیست.
در دل دریا حباب، خیمه برافراشته است،
در سر این سادهلوح، هیچ بهجز باد نیست.
پنجه در افکنده است با غم سنگین خویش
ور نه هماورد کوه تیشهی فرهاد نیست.
شعری که خواندید، غزل «هماوردِ کوه» سروده قدمعلی سرامی است. برای خواندن غزلهای دیگری از دکتر قدمعلی سرامی کلیک کنید.
کوتاه دربارهی قدمعلی سرامی
قدمعلی سرامی استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ایرانی در حوزهی زبان و ادبیات فارسی است. او در ۸ بهمن ۱۳۲۲ در شهر رامهرمز به دنیا آمد و دکتری خود را در ادبیات پارسی در سال ۱۳۶۵ خورشیدی دریافت کرد. تاکنون از او دهها کتاب در زمینههای مختلف پژوهشی، شعر، کودک و نوجوان منتشر شده است. !بیشتر بدانید!