دشمنم من با دیوار، دشمن خونی.
رفیقم با پنجره، رفیق جونی.
ما رو یه پنجره با هم آشنا کرد.
از هم امّا یه دیوار، ما رو جدا کرد.
دیوارا بی پنجره بازم دیوارن.
پنجرهها بی دیوار، معنی ندارن.
بیا تا رو به روی همدیگه واشیم،
تو دیوارم که شده پنجره باشیم.
آی دیوار!
مث مار،
دیگه دور گردن پنجرهها حلقه نزن!
خفهشون نکن بذار دوباره بادا بوزن.