اگر ز جور تو آهنگ انتحار کنیم،
هم از شعاع زرآگین طناب دار کنیم!
نهنگ خونی این باشگونه دریا را،
بیا به یاری آيینهای شکار کنیم.
بیا که زردی پايیزگان فردا را،
به یُمن آبی اندیشه نوبهار کنیم.
به میلههای زر، آخر قفس فریفتمان.
امان نداد که سیر بنفشهزار کنیم.
خیال خام، امید ز در گریختن است.
به چارهای مگر از رخنهای فرار کنیم!
به سان صوفی شبگردِ بیحقیقتِ ماه،
به نور عاریه تا چند افتخار کنیم!؟
چو آفتاب، اگر تاب ما است از تب خویش،
خوش است ور نه بیا ظلمت اختیار کنیم!
شعری که خواندید، غزل «از تب تا تاب» سروده قدمعلی سرامی است. برای خواندن غزلهای دیگری از دکتر قدمعلی سرامی کلیک کنید.